مدیر جنجالی فوتبال ایران سکوتش را شکست
شهابالدین عزیزی خادم؛ او یکی از عجیبترین اتفاقات این سالهای فوتبال ایران است. کل حضورش در فوتبال به یک سال نرسید. یک سالی پر از دعوا و پر از حاشیه اما پر از نتایج فوتبالی موفق. از یک سو صعود به جام جهانی در سریعترین زمان ممکن و ۱۳ بازی بدون شکست متوالی و صعود در شرایط ناامیدی مطلق. دعوای حقوقی با ای اف سی و گرفتن حق میزبانی. جنگ بر سر تایید اساسنامه و حل یک کشمکش حقوقی با فیفا. در نهایت اما برکناری از سوی هیات رییسه و حکمی که کمیته اخلاق برایش صادر کرد. در گفت و گو درباره این اتفاقات سخن گفته اما در این خلاصه از گفت و گو حرفهایش درباره تیم ملی و جام جهانی منتشر میشود. با او تقریبا درباره همه نقاط بحرانساز دوره مدیریتش گفت و گو کردهایم:
از وقتی که برکنار شدید آیا فیفا سوالی در این خصوص از شما کرد؟
بله از من پرسیدند ولی من اگر حرفی میزدم که شخص ثالث دخالت کرده فوتبال ایران را تعلیق میکردند. بابت کارهای انجام نداده به من تهمت زدند. سر VAR من را به جاهای مختلف وصل کردند و اگر یک خط از من به فیفا میرفت بحث اقدام علیه امنیتی را مطرح میکردند. من وطنپرست هستم و تیم ملی در آستانه جام جهانی بود. من فوتبال ملی، نشاط ملی، غرور ملی و خوشحالی مردم را به ماندن خودم ارجح میدانم و ترجیح میدهم فوتبال به مسیر خودش برود ولی میدانم این مسیر به ناکجاآباد است. عزل من حاصل یک کودتای غیرفوتبالی بود و از طریق دو کارشناس ناآشنا به فوتبال به اعضای هیئت رئیسه فشار آوردند و من را عزل کردند. افرادی که تا قبل امضا فدراسیون را اعلا میدانستند ولی یک شبه چه اتفاقی افتاد؟
آیا به شما پیشنهاد شده بود که کارلوس کیروش را به ایران برگردانید؟
بله به من پیشنهاد شد. وزیر وقت ورزش قبل از سفر به بحرین از روی دلسوزی از من خواست که با ایشان صحبت کنم. چند روز بعد من با آقای وزیر جلسه گذاشتم و قلبم گواهی نمیداد ایشان را بیاورم. من اعتقاد داشتم تیم ملی را با کمترین هزینه به جام جهانی ببرم. فوتبال ایران به این پولها برای توسعه نیاز داشت نه اینکه مربی خارجی بیاورد. من با این بهانه که گران است این را رد کردم ولی اگر پول هم میداد راضی نبودم بیاید. البته منظورم این نیست که کیروش مربی بدی است، مهم این بود که من ایمان داشتم با همین سرمربی و همین شرایط صعود میکنم. اعتقادم این بود پول مردم و کشورم را در این شرایط نباید بدهم.
با این حال همان موقع خیلی هم رابطه شما با اسکوچیچ گرم نبود و به او اعتقاد فنی نداشتید.
من شاید جام جهانی را با یک مربی داخلی میرفتم.
گزینه شما چه کسی بود؟
بین دو یا سه نفر انتخاب میکردم. جواد نکونام، امیر قلعهنویی و علی دایی گزینه من بودند و میخواستم با مربی داخلی و دو دستیار خارجی خوب به جام جهانی بروم.
یادم است همان موقع بحث گزینههای جذاب خارجی هم برای مدیریت فنی مطرح بود.
بله ولی گران بودند.
چه کسی بود؟
رالف رانگنیک گزینه بود که اول به عنوان سرمربی به او فکر کردیم و بعد دوست داشتم برای مدیر فنی بیاید اما چون امکان مالی نداشتیم و کشور کشش آن را نداشت انجام نشد. من با ۵-۶ میلیارد رکورد زدم و به جام جهانی رفتم. اگر سه ساله با این مربیان میبستم باید نزدیک ۱۰۰ میلیارد پول مردم را صرف مربی خارج میکردم. الآن فوتبال مراکش را ببینید. تیم بیست و چهارم دنیا بود و الآن برای قاره آفریقا افتخارآفرینی میکند. اتفاقی که آنجا افتاد این بود که یک مربی بومی آمد. الآن مربی خارجی با این شرایط لیگ ما چه کاری میتواند انجام دهد؟ من هم اعتقاد داشتم که یک مربی داخلی از نظر انگیزشی بیشتر میتوانست کمک کند و به بچهها نزدیک شود. همچنین از نظر مالی بار آن کمتر بود و یک ایرانی به جام جهانی میرفت. الآن بقیه کشورها اجازه میدهند یک ایرانی روی نیمکت آنها باشد؟ اگر این کودتای خشن رخ نمیداد تیم ملی ایران از دور گروهی صعود میکرد و حتی بالاتر از ۱۶ تا میرفت. همانطور که در دور مقدماتی نشان دادیم بهترین تیم آسیا هستیم و معجزه به ما کمک کرد.
البته قرعه خوبی هم به ما رسید و شاید اگر آن گروه بودیم این نتایج رخ نمیداد.
بله این هم مهم است. قرعه ما مناسب بود ولی فراموش نکنید ما چند بار تیم ملی عراق را بردیم. اندازه ۳۰ سال در بازیهای رسمی عراق را بردیم. قبل از ما مقابل بحرین باختند و مساوی کردند ولی جشن ملی اعلام میکردند. ما به بحرین در بازی رفت باخته بودیم ولی در بازی برگشت با اینکه میزبانی را گرفت ولی برای اولین بار در تاریخ بردیم و سه تا زدیم. اگر اجازه میدادند تیم ملی ما مثل دور مقدماتی تاریخساز میشد.
اختلافاتی که الان در تیم ملی و دودستگیهایی که وجود دارد زمان شما هم بود. در همان بحرین هم میشد دید که سرمربی را خیلی قبول ندارند و حتی مجبور شدید طارمی را کنار بگذارید. تصمیمی که اسکوچیچ گرفت ولی شاید شهامت اینکه با قدرت آن را انجام دهد را نداشت. این درست است؟
بله، شما هیچ تیمی را یکدست نمیبینید و این طبیعت فوتبال است. همیشه اختلاف نظر وجود دارد. این تیم قبلش با ویلموتس شکست خورد و قبل از آن با کیروش بود. مدیریت فدراسیون هم تغییر کرده بود و بعضی بازیکنان در کلاسهای بزرگتر جهانی بودند و نه به شدت الآن ولی یک مقدار جرقههایی وجود داشت. همه ما سعی کردیم این را کنترل کنیم. در یک سال گذشته دیدیم کمترین تنش در تیم ملی بود. با اینکه در مرحله سخت و بحرانی بودیم ولی کمترین تنش را داشتیم که کار سختی بود. سر ماجرای سفر به لبنان اسپانسر ما نمیتواست با یک پرواز جور کند و در وقت اضافه خدا بیامرز آقای رستم قاسمی یک هواپیمای ایرانایر به ما داد. از لبنان با یک پرواز داخلی رفتیم و از اینجا هواپیمای زاگرس خالی رفت و بچهها را برگرداند. در این موقعیت بحرانی کمترین تنش و بهترین نتایج را دیدیم.
ولی در همان لبنان بچههای تیم ملی سر لباس آن پست را گذاشتند.
هیچکس متوجه آن ماجرا نشد و چیز خاصی نبود. شما پاداشها را ببینید که بعد بازی با عراق تسویه کردیم.
شما این پاداشها را خیلی بالا بردید.
نه دورههای قبلی ۷ هزار بود. من ۳۵۰۰ برای برد داخلی و ۵۵۰۰ برای برد خارجی دادم. مبلغ را با هیئت رئیسه تصویب میکردیم. تنها مقطعی بود که از همه نظر لباس، پرواز، پاداش، نظم، هویت تیم ملی و ... پرسودترین صعود تاریخ را داشتیم. قبلا پاداش فیفا خرج سرمربی تیم ملی میشد ولی الآن ۴۰۰ میلیارد در حساب فوتبال ملی ایران است که اتفاق بزرگی است و ما در نظر داشتیم بخش اعظم آن خرج توسعه فوتبال شود که مصوب کردیم و مربی گران هم نیاوردیم و با حداقلها بهترین نتایج را گرفتیم.
پس آن ماجرای ۳، ۵، ۷ و ۹ هم دروغ بود؟
این هم تهمت بود.
بحث مجوز واردات خودرو زمان شما مطرح شد. آیا در جریان بودید؟
بله من با آقای مخبر به رختکن رفتیم و مصوبه آن هم وجود دارد و از ایشان خواستیم مثل دورههای گذشته این کار انجام شود.
بعد از آن ماجرای لباسها این بحث بود که خودتان تمایل داشتید دو بازیکن باتجربه تیم ملی کنار بروند؟
من همیشه به آقای اسکوچیچ میگفتم تیم ملی باید جوان شود. برنامهام این بود که مهدی مهدویکیا را آوردیم تا برای المپیک ۲۰۲۴ و جام جهانی ۲۰۲۶ نسل جدیدی بسازد چون لیگ ما بیکیفیت بود و امیدی به آن نداشتیم. همزمان هم با یک مربی ایرانی به جام جهانی برویم. البته آقای اسکوچیچ هم زحمت کشید. قصد داشتیم یک نسل جدیدی برای ۲۰۲۶ بسازیم. در ردههای ۱۴ و ۱۶ هم استعدادیابی کردیم تا آینده تیم ملی را بسازیم. همیشه آینده را باشگاهها میسازند ولی فوتبال باشگاهی ما این توان را نداشت و ما باید به صورت پکیجبندی این کار را میکردیم. همانطور که دیدید مهدی مهدویکیا اکثر سفرها همراه ما بود و به نوعی مشاور فنی فدراسیون فوتبال ایران بود. من در حوزه بدنسازی ولی اعتقادم بود که برای جام جهانی مربی خراجی درجه یک حتی با هزینه بالا بیاوریم چون به نظرم کیفیت بدنسازی بازیکنان ما پایین است.
یک بار اشاره ضمنی داشتی و فکر کنم اگر شهابالدین عزیزی خادم مانده بود انتخابات ریاست AFC الآن دو نامزد داشت و شیخ سلمان بیرقیب نبود! شما قصد نامزدی برای ریاست AFC داشتی؟ خودت هم نروی یک کاندیدا داشته باشی.
بله قصد داشتم. البته میخواستیم اثرگذار باشیم. به نظرم فوتبال ایران و دیپلماسیاش ظرفیتی بالاتر از وضع موجود دارد. ما به اندازه فوتبالی که در سطح اول آسیا قرار میگیرد اثرگذار نبودیم.
به نظر هم میرسید کلا شما یک مخالفت خارجی هم داشتی و کلا از نبودن شما استقبال میشد!
طبیعی است. وقتی از AFC شکایت میکنی طبیعی است که از شما خوششان نیاید و بدیهی است.
فکر کنم به خودتان هم پالسهایی دادند که از شما دلخور هستند.
بله از رفتارهای آنها مشخص بود. کلا ملاقات نداشتیم ولی من درخواست ملاقات دادم و کلا روحیهام تعاملی است و معتقدم با AFC هم باید تعامل کنیم ولی ایران نادید گرفته نشود که مثلا میزبانی را از شما بگیرند و سر شما را ببرند. آنها چنین رفتاری را قبول دارند؟ ما گفتیم در VAR به ما کمک شود، میزبانی را برگردانند، تعامل قویتر شود و حق ما را نخورند. خیلی از بچههای ما میتوانند در کمیتههای AFC پست بگیرند و موثر واقع شوند. امروزه فیفا و AFC و نهادهای بینالمللی اثرگذار هستند و نمیتوانید آنها را نادیده بگیرید. ما هیچوقت دنبال تقابل با AFC نبودیم. دنبال تعامل بودیم و اینکه ایران دیده شود. ایران باید دیده شود نه اینکه حقوق ما را حذف کنند و بگویند میخواهیم تعامل شود. حق ما را گرفتند ولی در بحرین ناکام ماندند.